روزنامه آنلاین تقریرTAGHRIR.COM روزنامه آنلاین تقریر روزنامه آنلاین تقریر

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما

روزنامه آنلاین تقریرTAGHRIR.COM روزنامه آنلاین تقریر روزنامه آنلاین تقریر

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • صفحه خانگی
  • >
  • دبستان
  • >
  • With the stroke of a pen

درنگی در شیادی و طراریِ زخمتِ ظریف
With the stroke of a pen

  • ژوئن 19, 2024

حضور محمدجواد ظریف در جوار مسعود پزشکیان به عنوان «مشاور امور سیاست خارجی»، در یک برنامه‌ی تبلیغاتی در تلویزیون جمهوری اسلامی، باعث شد تا اردوگاه اصلاح‌طلبی دوم خردادی، شانس بسیار بیش‌تری برای پیروزی خود در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری قائل شود. پیش از این، در دو مقاله، به تفصیل درباره شرایط مربوط و معطوف به احتمال پیروزی پزشکیان در این دوره از انتخابات به ارائه‌ی نظر پرداخته‌ام. اما در این وجیزه، بر آن‌ام تا بر سبیل ایجاز و اختصار، اشاراتی داشته باشم به امهات مدعیات محمدجواد ظریف در این برنامه‌ی تبلیغاتی.

1: قدرت معنایی و معنای قدرت

ظریف با جعل عبارتی غلط و بلامصداق به نام «قدرت معنایی»، اقدام به طرح دوگانه‌ای کرد که در یک سوی آن «قدرت معنایی» و در دیگر سو «قدرت مادی» قرار دارد. در دیگر جای، به تفصیل درباره مبانی و معانی این نوع مدعات امثال ظریف درباره «قدرت معنایی» بحث کرده‌ام. خلاصه آن‌که، آن‌چه او از این جعل عبارت مراد می‌کند، ناظر به مباحثی است که کسانی چون جوزف نای درباره «قدرم نرم» مطرح کرده اند. نای، مشخصاً در این دو کتاب، مباحثی در زمینه‌ی مذکور مطرح کرده است:

 The Paradox of American Power

 Soft Power: The Means To Success In World Politics

اما و هزار اما! آن‌چه ظریف، نه تنها در این برنامه تبلیغاتی، بلکه طی سالیان اخیر در عرصه‌ی سیاست درباره «قدرت نرم» و «قدرت معنایی»(کذا) مراد کرده، اصولاً و اساساً ریشه‌ای جز در خاکِ همان «قدرت مادی» و به تعبیر دقیق‌تر «قدرت نظامی» نداشته، و ندارد. اما دُم خروس این نوع تُرهات ایدئولوژیکِ ظریف، در همین برنامه به آشکارترین شکل ممکن از آستینِ ارجاع به مواضع آیت‌الله خمینی، بیرون می‌زند. ظریف به طرح این مدعا می‌پردازد که آیت‌الله خمینی چنین گفته که «اگر مردم همراه شما نباشند هر قدر سلاح داشته باشید به نتیجه نخواهید رسید.»، هم‌او، از این نقل قولِ غیردقیق به این نتیجه می‌رسد که «توجه امام به قدرت معنایی، قبل از شکل‌گیری تئوری‌های معنایی بوده است».

نخست این‌که، پُرپیداست حضرت ظریف هم‌چون سایر رفقا و شرکا در نظام جمهوری اسلامی، در راستای اهداف و اغراض مقطعی و موسمی خود، «امام‌تراشی» می‌کند. پرسش از حضرت‌اش این است که آیا در اصل و اساس نظام نظری آیت‌الله خمینی در راستای تشکیل «حکومت اسلامی»، کم‌ترین اعتباری برای آرا مردم می‌توانید نشان دهید؟ هرگز! بنابراین، در نظام نظری ایشان در راستای تشکیل نظام اسلامی، آرا مردم مطلقاً دارای اعتبار و در خور اعتنا نیست.

اما در سوی دیگر ماجرا، آیت‌الله خمینی، خصوصاً از نیمه‌ی دوم دهه‌ی40، بارها بر اهمیت «تبلیغات» در راستای تاثیرگذاری بر مردم در راستای ایجاد و انجام «انقلاب سیاسی اسلام» (عین عبارات ایشان در رساله ولایت فقیه) تاکید می‌کرد. این عین دیدگاه آیت‌الله خمینی در رساله‌ی «ولایت فقیه» است «ما موظیفیم برای تشکیل حکومت اسلامی جدیّت کنیم. اولین فعالیت ما را در این راه تبلیغات تشکیل می‌دهد. بایستی از راه تبلیغات پیش بیاییم… دشمن نتوانسته همه وسایل تبلیغاتی را از دست شما بگیرد… وظیفه ما این است که از حالا ]بهمن 1349[ برای پایه‌ریزی یک دولت حقه‌ی اسلامی کوشش کنیم، تبلیغ کنیم، تعلیمات بدهیم، هم‌فکر بسازیم، یک موج تبلیغاتی و فکری به وجود بیاوریم، تا یک جریان اجتماعی پدید آید، و کم کم توده‌های آگاه وظیفه شناس و دین‌دار در نهضت اسلامی متشکل شده، قیام کنند و حکومت اسلامی تشکیل دهند. تبلیغات و تعلیمات دو فعالیت مهم و اساسی ماست.»

اما از دیگر سو، «قدرت معناییِ» مورد نظر آیت‌الله خمینی، حتی پیش از وقوع انقلاب 1357، ریشه در خاک «قدرت مادی‌ای» داشت که با ریخته شدنِ خون ایجاد می‌شد. به دیگر بیان، و به دقیق‌ترین شکل ممکن، دیدگاه آیت‌الله خمینی در این زمینه، کاملاً منطبق بر دیدگاه کارل مارکس بود. مارکس نیز بر این باور بود که با قدرت مادی، فقط بر اساس قدرت‌مادی می توان به مواجهه برخاست، و قدرت مادی را می‌توان و باید با تزریق آگاهی طبقاتی به توده‌ها (و آگاهی تاریخی از منظری دیگر) ایجاد کرد. به دیگر بیان، اگرچه در ظاهر ماجرا، مارکس و خمینی، آگاهی‌های موجود در «نظام طبقاتی» را از جنس و سنخ تزریق ایدئولوژی به ذهن و ضمیر مردم، در راستای حفاظت و حراست از منافع طبقه‌ی حاکم می‌دانستند، اما خود نیز بر این باور، و در این کار بودند که «آگاهی‌های» مورد نظر خود را با تبلیغات، و تهییج و تحریک و تخدیر توده‌ها، به ذهن و ضمیر جامعه تزریق کنند. بر این اساس، معنا و مبنای «قدرت معنایی» را باید از دو منظر مورد توجه قرار داد:

  • در دوران پیش از کسب قدرت در عرصه‌ی سیاست
  • در دوران پس از کسب قدرت در عرصه‌ی سیاست، در راستای حفظ و بسط آن قدرت

محمد جواد ظریف آن‌چه به عنوان «قدرت معنایی» در نظام نظری و مشی عملی آیت‌الله خمینی مراد می‌کند، ناظر به مرحله‌ی دوم است. در این مرحله، «قدرت معنایی» مورد نظر او، بدون وجود «قدرت مادیِ» منبعث از درآمدهای نفتی و تسلیحاتِ خریداری شده توسط حکومت پهلوی، نمی‌توانست جایی و پایی در ساحت واقعیت داشته باشد. به دیگر بیان، از منظری آلتوسری، این نوع معنا و مبنای «قدرت معنایی»، از جنس و سنخ «ایدئولوژی» بود، که صدالبته همان‌گونه که اشاره شد، با ایدئولوژی در دوران پیش از کسب قدرت تفاوت داشت.

آیت‌الله خمینی، حتی پیش از کسب قدرت در عرصه‌ی سیاست، مبنای «قدرت معنایی» را جز در «ریخته شدن خون» نمی‌دانست. هم‌او، در همان رساله‌ی «ولایت فقیه»، این‌گونه به طرح این مدعا می‌پردازد «ما مکلف هستیم که اسلام را حفظ کنیم. این تکلیف از واجبات مهم است؛ حتی از نماز و روزه واجب‌تر است. همین تکلیف است که ایجاب می‌کند خون‌ها در انجام آن ریخته شود. از خون امام حسین که بالاتر نبود، برای اسلام ریخته شد. و این روی همان ارزشی است که اسلام دارد. ما باید این معنا را بفهمیم، و به دیگران تعلیم بدهیم.»

بنابراین، در نظام نظری آیت‌الله خمینی، بحث در این نیست که در میدان مناقشه و مخاصمه با دشمنان و رقبا، اگر از منظر نظامی، دارای شرایطی برتر نیستیم، می‌توانیم از «قدرت معنایی» در راستای کسب برتری استفاده کنیم، بلکه، بحث در این است که همان «قدرت معنایی» نیز به مثابه جعلی ایدئولوژیک، در دوران عدم تفوق نظامی، می‌تواند با «قدرت مادیِ» ترور و عملیات مسلحانه ایجاد شده و بسط یابد. حضرت ظریف به‌تر از هر کس می‌داند، که آیت‌الله خمینی اگرچه آشکارا مشی مسلحانه و تروریستی «سازمان مجاهدین خلق» علیه حکومت پهلوی را تایید نکرد، اما هرگز حاضر نشد با مشی تروریستی این گروه و سایر گروه‌های مبارز علیه حکومت پهلوی نیز اعلام مخالفت کند. به همان نسبت که در مواجهه با ترور امثال کسروی، هژیر، رزم آرا، علا، فاطمی و منصور نیز نه تنها به محکومیت مشی تروریستی «فدائیان اسلام» نپرداخت، بلکه با استفاده از «قدرت معنایی»، گلوله در اسلحه‌ی ایشان نهاد. این نوع «قدرت معنایی»، پس از کسب قدرت در عرصه‌ی سیاست نیز از جانب آیت‌الله خمینی و اخلاف ایشان، ادامه یافت. محمدجواد ظریف آیا در دوران خدمت به نظام جمهوری اسلامی، تلاش‌هایی در راستای آزادی امثال انیس نقاش، کاظم دارابی، علی وکیلی راد و… نداشته است؟ ظریف آیا نمی‌داند که در دهه‌های 60 و 70 چه تعداد ترور منتسب به نیروهای نظام، در اروپا انجام شده است؟ آیا استناد به تعداد این ترورها نیز مانند تعداد تحریم‌ها، «مغلطه» است؟

بنابراین، آن‌چه ظریف به عنوان «قدرت معنایی» در برابر «قدرت مادی»، مطرح می‌کند، مطلقاً دارای اعتبار و در خور اعتنا نیست، و با توسل و تمسک به انواع مغالطه و دروغ و تحریفِ آشکار، کارکردی جز تزریق ایدئولوژی به ذهن و ضمیر توده‌های جاهل ندارد. به دیگر بیان، محمدجواد ظریف، با استفاده از «قدرت مادی نظام» باز هم بر کرسی تبلیغات قرار گرفته تا انواع و اقسام مدعیات سراسر کذب خود را بدل به «قدرت معنایی» کرده، و به ذهن و ضمیر توده‌ها تزریق کند.

2: افسانه‌ی شکست‌ناپذیری با مرگ 35000 نفر

ظریف در راستای اثبات تاثیر «قدرت معنایی» جمهوری اسلامی، به حمایت تمام‌قد جمهوری اسلامی از «نیروهای مقاومت» اشاره می‌کند. در این بخش، او به طرح این مدعا می‌پردازد که در جنگ اخیر غزه، افسانه شکست‌ناپذیری اسرائیل نابود شده است. او در همین راستا می‌گوید «قدرتِ مقاومت، قدرتِ ماست.»

این سیمای تمام‌نمای فهم و درک کسی است که طی 4 دهه در مکتب سیاست خارجی جمهوری اسلامی پرورش یافته است. ظریف و سایر رفقا و شرکا، طی بیش از 4 دهه دقیقاً بر اساس همین نوع فهم و درک در کارِ تامین منافع ایران و ایرانیان بوده‌اند. حضرت‌اش، آشکارترین واقعیات ملموس و مشهود را نمی‌تواند بپذیرد که بر اساس آن، در راستای تزریق «قدرت معناییِ» شکست‌پذیری اسرائیل به ذهن و ضمیر توده‌ها، تا کنون بیش از 35000 انسان، جان، و ده‌ها هزار نفر بیش از این، زندگی و آینده‌ی خود را از دست داده‌اند. و چون چنین است، می‌توان و باید در راستای تکذیب مدعای ایدئولوژیک‌ای چون «افسانه‌ی شکست‌ناپذیری اسرائیل»، بیش از 35000 نفر را به کام مرگ کشاند، و در نهایت چشم در دوربین تلویزیون دوخت و اعلام کرد «این قدرت ماست و این قدرت را از دست نخواهیم داد»، و در عین حال از خلق قهرمان ایران، احسنت و مرحبا شنید.

3: مغالطه‌ی تعداد تحریم

ظریف در صور این مدعا می‌دمد که «تحریم را با عدد شمردن مغلطه است.» اما آیا واقعا چنین است؟

از بحث درباره «منطق مغالطات» می‌گذریم که مطمئناً ظریف چیزی از معنا و مبنای آن نمی‌داند، چرا که، اگر غیر از این بود، حضرت‌اش باید با توضیح دقیق مسئله، به نوع مغالطه‌ی مبتنی بر اتکا به تعدد، اشاره می‌کرد. هرچند که حضرت‌اش، چند ثانیه پس از طرح همین مدعا، در راستای اثبات برتری دولت روحانی بر دولت رئیسی، خود به افزایش تعداد تحریم‌ها در دولت رئیسی متوسل می‌شود، و باز هم در عین حال، مدعی است که «بایدن شُل گرفته است».

اما افزایش تعداد تحریم‌ها، از جهات متعدد و متنوع در عرصه‌ی سیاست تاثیرگذار است. نخست این‌که، این اعتبارِ افزایش تعداد، فقط در گروِ نوع تحریم‌ها و مرجع تحریم‌گذار نیست. برای نمونه، امثال ظریف بارها در راستای تخریب وجهه‌ی سیاسی امریکا در افکار عمومی، به طرح این مدعا پرداخته‌اند که «امریکا در N تعداد کودتا در جهان نقش داشته است.» اما در مقام بررسی‌های دقیق و عمیق، می‌توان از منظر مستند و کیفی و با توجه به انواع متغیرهای تاریخی، نشان داد که بسیاری از اینN تعداد، مواردی دارای اعتبار و در خور اعتنا نیستند. اما تکیه بر این تعداد، آیا تا کنون در تخریب یا تضعیف وجهه‌ی سیاسی امریکا بی‌تاثیر بوده است؟ اما می‌دانیم که این نوع تکیه بر تعدادها کجا و تکیه بر تعداد تحریم‌ها علیه یک کشور کجا. در مورد تعداد تحریم‌ها علیه ایران، وزیر خارجه سابق ایران، آن‌چنان در هاویه‌ی جهالت و بلاهت گرفتار است که در اثبات بی‌اعتباری تعداد تحریم‌ها می‌گوید «دو تا از این تحریم‌ها درباره من است.» آیا او نمی‌داند که مرجع ضمیر این «من»، در این‌جا نه محمدجواد ظریف، بلکه وزیر خارجه‌ی ایران است؟ بر این اساس، اِعمال سیاست‌هایی که نتیجه‌اش -حداقل- دوبار تحریم وزیر خارجه‌ی یک کشور شده، باعث افتخار است یا اعتذار؟ این مورد، بر سبیل تمثیل، چنان است که رئیس یک بنگاه املاک در یک آگهی تبلیغاتی بگوید «مجموعه‌ی ما بسیار موثق و قابل اعتبار است. اما به تعداد محکومیت‌های قضایی مجموعه‌ی ما توجه نکنید، چرا که دو تا از آن‌ها درباره من است.»

4: آموزشِ درستِ شیره‌مالی بر سر مردم

ظریف به طرح این مدعا می‌پردازد که «برجام اجازه نمی‌داد امریکا تحریم جدیدی بیاره.» این نوع دروغ‌گویی در برابر دوربین، و با عِلم به ثبتِ این گفته‌ها در تاریخ، شگفت‌انگیز است. نه تنها، برجام از لحاظ حقوقی دارای چنین درون‌مایه و پشتوانه‌ای نبود، بلکه در آستانه‌ی تدوین و تصویب برجام، هم مقامات امریکایی و هم مقامات ایرانی، آشکارا به طرح این بحث می‌پرداختند که با هزاران برجام هم، امکان اِعمال تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران منتفی نخواهد بود.

از دیگر سو، ظریف با اشاره به خروج دولت امریکا (نه خروج ترامپ) از برجام، به طرح این مدعا می‌پردازد که «مگر ترامپ از قرارداد آب و هوا خارج نشد؟ مگر ترامپ از قرارداد موشک‌های میان بُرد هم خارج نشد؟ آیا آن‌ها را هم شوروی سابق بد مذاکره بود؟»

به عنوان کسی که سال‌ها در «منطق مغالطات» کار کرده و این بخش از منطق را درس داده‌ام، می‌توانم نشان دهم که تمامی ابعاد مدعیات ظریف در این زمینه، آغشته به انواع مغالطات است. اما باز هم به علت رعایت عالَم مقال بحث، وارد بحث «منطق مغالطات» نخواهیم شد.

پرسش از ظریف این است که آیا «معاهده پاریس» میان چند کشور با یک کشور منعقد شده است؟ آیا «معاهده پاریس» معاهده‌ی در عرصه‌ی سیاسی-امنیتی و ناظر به تسلیحات هسته‌ای است؟ آیا دونالد ترامپ وعده‌ی خروج از «معاهده پاریس» را پیش از ورود به کاخ سفید اعلام نکرده، و مردم امریکا بر اساس همین وعده‌ها به او رای نداده بودند؟ آیا با خروج امریکا از «معاهده پاریس» ارزش پول ملی امریکا و وضعیت معیشتی مردم این کشور، لزوماً و مشخصاً کاهش یافت؟ آیا «معاهده پاریس» شامل موارد دیگری غیر از موارد مربوط به وضعیت آب و هوا نیز می‌شد؟ تمامی این موارد را درباره «پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌بُرد» نیز می‌توان مطرح کرد،  و موارد بیش‌تری نیز بر آن افزود. و علاوه بر تمامی این موارد، دولت امریکا، از بسیاری از معاهدات دیگر نیز خارج نشد، آیا در راستای مدعایت حضرات، عدم خروج دولت امریکا از آن معاهدات را نمی‌توان در نظر گرفت؟ علاوه بر این‌که، ترامپ خروج از برجام را نیز به عنوان یکی از وعده‌های انتخاباتی خود مطرح کرده بود، و بر این اساس، دولت روحانی حدود دو سال فرصت داشت تا باعث عدم خروج دولت امریکا از برجام شود. آیا برنامه‌ها و سیاست‌های دولت روحانی و وزیر خارجه‌ی آن دولت، در راستای ممانعت از خروج دولت امریکا از برجام در این فاصله‌ی زمانی، دارای اهمیت نبوده است؟ و تمامی این موارد، ورای اصل مسئله است، و اصل مسئله نیز چیزی جز این نیست که علاوه بر ورود ایران به عرصه‌ی «معاهده‌ای» جهانی، بدون پشتوانه‌های سیاسیِ اجرایی در راستای منافع ایران و ایرانیان، محمدجواد ظریف پیش از خروج دولت امریکا از برجام، به آشکارترین شکل ممکن اعلام کرده بود که دولت امریکا امکان عملی چنین اقدامی را نخواهد داشت. ظریف در همین راستا، حتی بارها اقدام به تمسخر مقامات حکومت امریکا کرده بود. برای نمونه، آن‌جا و آن‌گاه که سناتور تامس کاتن، از اردوگاه حزب جمهوری‌خواه، آشکارا خطاب به مسئولان حکومت ایران اعلام کرد که توافق هسته‌ای با دولت امریکا، در شرایطی که مورد تصویب کنگره قرار نگیرد، فقط تا پایان دولت باراک اوباما دارای اعتبار خواهد بود، محمدجواد ظریف آشکارا به تمسخر این سناتور امریکایی پرداخت و گفت «در توئیتر به او گفته‌اند برو پولی را که برای تحصیل در حقوق به هاروارد دادی پس بگیر.» در حالی که، هشدار تامس کاتن به مقامات ایران، دقیقاً و عمیقاً پس از پایان دوران دولت اوباما، عملی شد، و همان‌گونه که او گفته بود دولت بعدی امریکا «With the stroke of a pen» از برجام خارج شد.     

سایر مدعیات محمدجواد ظریف نیز در این برنامه تبلیغاتی، از همین نوع و لون است؛ مدعیاتی تا بُن دندان و مغز استخوان، آلوده به انواع دغا و دغل، در راستای تزریق انواع جهالت به ذهن و ضمیر مخاطبانی که برای ظریف و سایر رفقا و شرکا چیزی نیستند جز «راس‌هایی که باید تبدیل به رای شوند.»


  • انتخاباتپزشکیانتحریمظریف

در همین زمینه

{"qurey":{"category__in":[3202],"post__not_in":[508797],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

ساده‌نگاری و ساده‌انگاری

رهبری و تقابل «باتوم و روشنگری»

قبض و بسط پراتیک طریقت

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

تداوم تطاول

چه با نمک

بترسید! بترسید! ما همه با هم هستیم

رهبر انقلاب: پیروزی دولت پزشکیان پیروزی ماست

راهِ بُردن و قانون راهبردی

بر خوانِ آقاخان

میرزا رضا در پنسیلوانیا

بخش‌های سایت

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما

هم‌یاری در انتشار تقریر

تازه‌ها

  • تداوم تطاول
  • چه با نمک
  • بترسید! بترسید! ما همه با هم هستیم
  • (بدون عنوان)
  • رهبر انقلاب: پیروزی دولت پزشکیان پیروزی ماست
  • راهِ بُردن و قانون راهبردی
  • بر خوانِ آقاخان
  • میرزا رضا در پنسیلوانیا

عناوین برجسته

اسرائیل اعتراضات روسیه اوکراین امریکا زنان فلسطین رئیسی هسته ای تحریم حجاب رهبری سینما انتخابات ترامپ

روزنامه آنلاین تقریر TAGHRIR.COMروزنامه آنلاین تقریر

Sapere aude
#