روزنامه آنلاین تقریرTAGHRIR.COM روزنامه آنلاین تقریر روزنامه آنلاین تقریر

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما

روزنامه آنلاین تقریرTAGHRIR.COM روزنامه آنلاین تقریر روزنامه آنلاین تقریر

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • صفحه خانگی
  • >
  • پرونده تقریر برای اعترافات تلویزیونی
  • >
  • نمایش شکست و شکست نمایش

پرونده ویژه تقریر
نمایش شکست و شکست نمایش

  • ژانویه 27, 2023

«در یک نوبت که درباره پرونده مهدی هاشمی، خدمت آقای منتظری رفتیم، ایشان گفت: ماجرای اینکه وزارت اطلاعات آمپولی دارد که به متهمان تزریق می‌کند تا اعتراف کنند، راست است یا نه؟ این را من جواب دادم؛ گفتم: حاج آقا! اگر واقعاً چنین آمپولی بود، چرا همان‌ها که وزارت اطلاعات آمپول را ازشان خریده از آن استفاده نمی‌کنند؟ و چرا باید خودمان را این‌قدر به زحمت اندازیم که روی یک پرونده این‌همه کار کنیم، خب روز اول این آمپول را تزریق می‌کنیم تا متهم همه چیز را بگوید».

این بخشی از سخنان رئیس قوه قضاییه کنونی کشور است، درباره حواشی بازداشت و محاکمه و اعترافات و مجازات مهدی هاشمی در میانه‌ی دهه‌ی۶۰ . بسیاری از افراد در آن دوران، با تماشای اعترافات تلویزیونی مسئول اصلیِ بخشِ «نهضت‌های آزادی‌بخش سپاه پاسداران»، و از نزدیکان قائم‌مقام رهبری، آن‌گونه دچار تعجب شده بودند که احتمال تزریق آمپول به بازداشت‌شدگان را از جانب نیروهای امنیتی، جهت اعتراف‌گیری مطرح می‌کردند.

اما چندان مشخص نبود که مبنای این نوع تعجب از پخش این اعترافات در آن دوران چه بود، چرا که، پیش از آن نیز در ابتدای دهه‌ی ۶۰، با برگزاری جلسات دادگاهِ برخی از گروه‌های چپ، مردم ایران دیده بودند که سران این گروه‌ها چگونه در برابر دوربین‌های تلویزیونی دهان به اعترافاتی تاریخی گشوده بودند.

نمونه‌ی آشکار این نوع اعترافات تلویزیونی، ماجرای اعترافات سریالی سران و اعضای مرکزیت حزب توده و چند گروه دیگر در اردوگاه مارکسیست‌های ایرانی بود. اعترافات مرکزیت حزب توده با این‌گونه صحنه‌آرایی تلویزیونی تهیه و پخش شد که اعضای حزب، پشت میزی نشسته بودند که بالای سر آن‌ها سه تابلوی شعار قرار داشت. متن شعارهای این سه تابلو چنین بود «نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی»، «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر شوروی». نکته‌ی جالب توجه دیگر در این اعترافات تلویزیونی، حضور محمدعلی عمویی، یکی از چهره‌های سرشناس حزب توده در جایگاه مجری برنامه بود. اغلب اعضای مرکزیت حزب توده، اعترافات خود را با تشکر و تکریم و تمجید نسبت به بازجوهایشان آغاز می‌کردند. در نمونه‌ای حیرت‌انگیز در همین زمینه، حسین جودت به عنوان یکی از اعضای دارای سابقه‌ای طولانی در حزب توده، درباره بازجوهای خود در دوران بازداشت گفت «من به مادرانی که این انسان‌های پاک، رئوف و جدی و با انضباط و با ایمان پرورش داده‌اند، درود می‌فرستم».

نورالدین کیانوری نیز به عنوان دبیراول حزب توده، اعترافات خود را با این سخنان آغاز کرد که «من امروز می‌خواهم در حضور امام خمینی رهبر انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، کوشش کنم تا با پوزش و شرمندگی در مقابل ایشان، تخلفاتی را که حزب ما در عرض چهار سال فعالیت در جمهوری اسلامی ایران انجام داده، آن‌طور که هست بیان کنم و این تخلفات درسی برای نسل جوان ما باشد که راه درست خودشان را از راه گم‌راهی که ما رفتیم، جدا بکنند و بتوانند در چارچوب کشور خودشان با قوانین موجود در کشور خودشان، خدمت به مردم کشورشان بکنند».

حدود ۶ سال پس از آن اعترافات بود که نورالدین کیانوری در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان رهبر انقلاب، اعترافات دیگری درباره شکنجه‌های وارد شده بر او و خانواده‌اش در دوران بازداشت و بازجویی در تاریخ ثبت کرد. مقایسه اعترافات کیانوری در آن نامه خطاب به رهبری، با اعترافاتی که در برابر دوربین‌های تلویزیونی انجام داده بود، فاصله‌ای داشت از عرش تا فرش.

اما همان‌گونه که اشاره شد این اعترافات تلویزیونی، تنها درباره گروه‌های چپ انجام نشد. در نیمه‌ی نخست سال ۱۳۵۹ با دستگیری عده‌ای از اعضای نیروی هوایی به اتهام تلاش در راستای انجام «کودتای نقاب»، اعترافاتی تلویزیونی از این افراد پخش شد تا نشانی باشد بر تلاش هواداران نظام پهلوی در راستای تلاشی برای بازگرداندن حکومت سابق. علاوه بر این مورد، در میانه‌ی دهه‌ی ۶۰ نیز حسین فرودست به عنوان یکی از سران حکومت پهلوی، پس از بازداشت، در برابر دوربین تلویزیون قرار گرفت و به ارائه اعترافاتی تاریخی پرداخت.

اما در نیمه‌ی دوم سال  ۱۳۵۹ که خبر دستگیری اعضای مرکزی گروه «فرقان» منتشر شد، اعترافات تلویزیونی از کسانی پخش شد که در اردوگاه انقلابیون مبارز علیه حکومت پهلوی بودند با اعتقادات اسلامی در کسوت روحانیت. در ادامه، بازداشت صادق قطب زاده به عنوان یکی از مبارزان پابرجا در اردوگاه انقلابیون، و یکی از نزدیکان آیت‌الله خمینی، باعث تعجب اکثریت جامعه‌ی ایران بود، اما آن‌جا و آن‌گاه که تلویزیون رسمی کشور اقدام به پخش اعترافات قطب زاده کرد، دامنه‌ی آن تعجب‌ها تا حداکثر ممکن گسترش یافت. اما اوج این اعترافات تلویزیونی، بدون تردید درباره یکی از مراجع دینی سرشناس رقم خورد. حضور آیت‌الله سیدمحمد کاظم شریعتمداری برابر دوربین تلویزیون با اعتراف به نقش مخرب خود در روند نظام نوپای جمهوری اسلامی، و عذرخواهی و طلب مغفرت او از رهبر انقلاب، نشان داد که دامنه‌ی اعترافات تلویزیونی محدود به چپ‌ها و هواداران نظام پهلوی نخواهد بود.

در مواجهه با این نوع اعترافات تلویزیونی بود که مهدی بازرگان به کنایه گفته بود اگر مرا دیدید که در تلویزیون حاضر شدم و حرف‌هایی بر خلاف عقاید امروزم زدم، بدانید که من نیستم! همین نوع مواجهه را در نیمه‌ی نخست دهه ی ۷۰ علی‌اکبر سعیدی سیرجانی با ماجرای اعترافات تلویزیونی داشت. سعیدی سیرجانی که در آن دوران از جانب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت هاشمی رفسنجانی به شدت تحت فشار در زمینه انتشار آثارش قرار گرفته بود، با انتشار مطالبی انتقادی به جایی رسید که پرونده او از وزارت تحت اداره‌ی محمد خاتمی خارج شد و به وزارت تحت اداره‌ی علی فلاحیان سپرده شد. سعیدی سیرجانی در این دوران با ارسال نامه‌هایی به رهبر انقلاب و رئیس‌جمهور و رئیس قوه قضاییه، هر چه در توان داشت در راستای نجات از این ورطه به کار گرفت، اما آن‌جا و آن‌گاه که دریافت نجاتی در کار نخواهد بود، اعلام کرد که اگر در ادامه، بر کرسی اعترافات تلویزیونی نشستم، بدانید که آن‌چه خواهم گفت دارای اعتبار نیست. در همین دوران بود که با انتشار خبر بازداشت سعیدی سیرجانی، روزنامه‌های کشور از اعترافات او بر علیه آثار و افکار خودش خبر دادند. رسانه‌های رسمی کشور اعلام کردند که سعیدی سیرجانی با «رفتن به جبهه»(مناطقی که پیش از آن جنگ در آن‌جا جریان داشت) و پس از زیارت مرقد امام خمینی، کاملاً متحول شده و به تمامی جرائم خود از جمله «لواط و استعمال تریاک و مشروبات الکلی و…» اعتراف کرده است.

با حضور فعال سعید امامی -از جانب وزارت اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی- در پرونده سعیدی سیرجانی، انتظار چنین فرجامی برای این نویسنده چندان دور از ذهن نبود. اما این درحالی بود که وزیر اطلاعات وقت همان دولت، سال‌ها بعد، مشی و روش تیم بازجویی سعید امامی در مواجهه با بازداشت شدگان را این‌گونه ترسیم کرد «هر پرونده‌ای که دستشان بوده زمانی که من مسئول رسیدگی به پرونده‌های اطلاعات بودم وقتی که پرونده‌هایی که اینها بازبینی کرده بودند می‌آوردند و می‌گفتم از اول بازجویی بکنید این‌ها اول سوژه را بزرگ می‌کنند پدر یارو را در می‌آورند یا وادارش می‌کنند به خودکشی یا آبرویش را می‌برند. می‌گویند مسئله اخلاقی داشته یا جاسوس بوده و آخر سر هم هیچ چیزی از آن در نمی‌آورند».

سرانجام در دولت هاشمی رفسنجانی، پرونده سعیدی سیرجانی با اعلام خبر مرگ او به علت «سکته قلبی» بسته شد. اما در همان دوران بود که صدا و سیما با تولید و پخش برنامه‌ای با عنوان «هویت»، شیوه‌ی جدیدی از توسل و تمسک به اعترافات تلویزیونی را به نمایش گذاشت. مبنای این شیوه‌ی جدید این بود که تیمی متشکل از فعالان در عرصه‌ی رسانه‌های رسمی کشور به نگارش متن‌هایی برای این برنامه می‌پرداختند و این متن به صورت نریشن خوانده می‌شد و در خلال این خوانش، بخش‌هایی از اعترافات متهمین یا مجرمین پخش می‌شد.

در این دوران، با توجه به طرح مسئله‌ی «تهاجم فرهنگی» از جانب مقامات ارشد نظام، اعترافات تلویزیونی دیگر اختصاص به فعالان در عرصه‌ی سیاست نداشت، بلکه بسیاری از چهره‌های فرهنگی و هنری و علمی کشور نیز بدل شده بودند به ابزارهایی جهت تهیه و پخش برنامه‌هایی با محوریت اعترافات تلویزیونی.

در میانه‌ی دهه‌ی ۷۰ با روی کار آمدن دولت محمد خاتمی، نظام جمهوری اسلامی دارای دولتی شده بود که بسیاری از هواداران و متولیان آن، دارای سابقه‌ی فعالیت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، و مطبوعات رسمی کشور بودند. از این منظر، این دولت، دارای پشتوانه‌های ستبر و سترگی از نیروهای رسانه‌ای بود. سال‌ها پس از این دوران بود که مصطفی تاجزاده با بیان خاطره‌ای از مواجهه با آیت‌الله جنتی، اعلام کرد دبیر شورای نگهبان را تهدید کرده که اگر اختلافمان به عرصه‌ی رسانه کشیده شود، بدون تردید ما در آن عرصه بازنده نخواهیم بود.

در این شرایط بود که گمان می‌رفت وجه رسانه‌ای اعترافات تلویزیونی دچار تغییر و تحولاتی نسبت به گذشته خواهد شد. حمله‌ی روزنامه‌ی «سلام» در همان دوران به سعید امامی درباره «اصلاح قانون مطبوعات»، مشعل اعتراضاتی بی‌سابقه را در تاریخ جمهوری اسلامی برافروخت که وقایع خونین کوی دانشگاه، تنها، بخشی از شعله‌های آن بود.

در سوی دیگر ماجرا، سخنرانی انتقادی آیت‌الله منتظری در آبان ۱۳۷۶ و حمله‌ی نیروهای امنیتی به حسینیه و بیت او، سبب شد تا عده‌ای در انتظار پخش اعترافات تلویزیونی از جانب او باشند؛ ماجرایی که پیش از این درباره آیت‌الله شریعتمداری رقم خورده بود. اما آیت‌الله منتظری پیش از این نیز در دوران حیات آیت‌الله خمینی، تن به این‌گونه اعترافات نداده بود. موج اعدام اعضا و هواداران زندانی سازمان مجاهدین خلق پس از حمله‌ی نظامی این سازمان از خاک عراق به ایران، باعث اعتراض آیت‌الله منتظری شد، و این اعتراض در نخستین مواجهات انتقادی او با ماجرای پایان جنگ عراق و ایران نیز تکرار شد. در این شرایط بود که عده‌ای از نزدیکان او که ارتباط عمیقی با بین آیت‌الله خمینی داشتند، به طرح این درخواست می‌پردازند که آیت‌الله منتظری رسماً به صورت کتبی یا شفاهی به ارتباط خود با سازمان مجاهدین خلق، و انجام اشتباهاتی در کنش‌ها و واکنش‌ها در عرصه‌ی سیاست، اعتراف کند. کسانی چون عبدالله نوری، این درخواست را به آیت‌الله متظری ارائه می‌کنند که با واکنش منفی او مواجه می‌شود.

آیت‌الله منتظری در میانه‌ی دهه‌ی ۷۰، هم‌چون برادرِ داماد خود در میانه‌ی دهه‌ی ۶۰ در برابر دوربین تلویزیون دهان به «اعتراف» نگشود، تا راهی حصر شود. 

در ماجرای حصر آیت‌الله منتظری، رسانه‌های هوادار دولت خاتمی نشان دادند که علی‌رغم تکیه بر مسند قوه‌ی مجریه، هنوز هم از توان و امکان برابری در تأثیرگذاری اجتماعی هم‌طراز با رسانه‌های رسمی حکومتی برخوردار نبودند. با توجه به همین شرایط بود که در ادامه، حتی برخی از فعالان در عرصه‌ی نشریات «اصلاح طلب» نیز بدل به سوژه‌های جدید اعترافات تلویزیونی شدند. و این در حالی بود که با افشای ابعاد هولناکی از ماجرای «قتلهای زنجیره ای» در نیمه‌ی دوم دهه ۷۰، اختلافات درونی در وزارت اطلاعات، باعث انتشار فیلمهایی از بازجویی همسر سعید امامی شد که در لطمه به اعتبار «اعترافات» در عرصه‌ی سیاست در ایران، «یگانه بود و هیچ کم نداشت».

در دهه‌ی ۸۰ اعترافات تلویزیونی ادامه داشت، اما با جهت‌گیری غالب به سمت و سوی موارد امنیتی. اغلب چهره‌های حاضر در این اعترافات، به طرح روایاتی درباره ارتباط خود با سرویس‌های جاسوسی دیگر کشورها می‌پرداختند. در این دوران، ترور دانشمندان هسته‌ای در کشور، باعث طرح انتقاداتی علیه مسئولین امنیتی کشور شده بود. اما بازداشت و پخش اعترافات تلویزیونی افرادی به عنوان عوامل اصلی این ترورها، در ادامه، بدل به جنجالی تاریخی شد. مازیار ابراهیمی که یکی از این افراد بود، و اعترافات تلویزیونی او درباره انجام ترور دانشمندان هسته‌ای پخش شده بود، در ادامه، با حضور در برابر دوربین تلویزیون‌های خارج از کشور، اعلام کرد که آن اعترافات بر اثر «شکنجه» بوده، و پس از پخش آن اعترافات از زندان آزاد و از کشور خارج شده است. مسئولان وزارت اطلاعات کشور، در ادامه، نقش خود در آزادی ابراهیمی را تأیید کردند.

اعتبار اعترافات تلویزیونی گمان می‌رفت که پس از ماجرای مازیار ابراهیمی دیگر برای همیشه از بین رفته باشد، اما سیر وقایع نشان داد که این نوع اعترافات بازهم از عرصه‌ی سیاست‌های متولیان نظام خارج نشده است.

پس از وقایع انتخابات دهم ریاست‌جمهوری در سال ۱۳۸۸، اعترافات تلویزیونی عده‌ای از چهره‌های سرشناس «اصلاح طلب»، در حالی تهیه و پخش شد که با اعتراض اکثر قریب به اتفاق منتقدان و مخالفان دولت احمدی نژاد و نظام مواجه شد. این عده آشکارا از اعتراف کنندگان اعلام و ابراز حمایت کرده، و به طرح این نکته می‌پرداختند که «می‌دانیم این اعترافات تحت فشار بوده و بی‌اعتبار است». انتشار نظرات اعتراف‌کنندگان پس از آزادی از زندان نیز نشان می‌داد که آن‌گونه اعترافات، فقط و تنها فقط در دوران زندان و محاکمه از جانب ایشان قابل طرح بوده است. تمامی این افراد، پس از آزادی از زندان، به طرح دیدگاه‌هایی پرداختند کاملاً بر خلاف آن‌چه در اعترافات تلویزیونی گفته بودند.

در راستای همان وجه رسانه‌ای اعترافات تلویزیونی، در دهه‌ی ۹۰، این اعترافات با حضور افرادی به عنوان خبرنگار، تولید و پخش می‌شد. واکنش مخالفان و منتقدانِ اعترافات تلویزیونی به این مشی اخیر، این بود که این افراد را با عنوان «بازجو خبرنگار» معرفی کردند.

در ادامه، عده‌ای از همین «خبرنگاران» فعال در عرصه‌ی تولید و پخش اعترافات تلویزیونی، مورد تحریم امریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفتند. و واکنش نظام سیاسی حاکم نیز به این ماجرا این بود که این «خبرنگاران» به صورت رسمی از جانب مقامات ارشد نظام مورد حمایت و تکریم و تمجید قرار گرفتند.

قطار اعترافات تلویزیونی پس از بیش از ۴ دهه، هنوز علی‌رغم سنگ‌هایی که به انتقاد و اعتراض به سمت‌اش پرتاب می‌شود، به راه خود ادامه می‌دهد. متولیان نظام، هنوز بر این باورند که می‌توان و باید با توسل و تمسک به تولید و پخش این اعترافات، به نمایش ضعف و زبونی مخالفان، و نمایش قدرت و اقتدار خود پرداخت. و این در حالی است که حتی بسیاری از هواداران پابرجای نظام نیز دیگر اعتباری برای این نوع اعترافات قائل نیستند. اما با وجود این شرایط، چرا تولید و پخش این‌گونه اعترافات ادامه دارد؟ پاسخ را باید در بررسی کارکرد «مناسکی» این اعترافات یافت. در بخش دیگری از این «پرونده» به همین مسئله خواهیم پرداخت.


  • اعتراضاتاعترافاتصدا و سیما

در همین زمینه

{"qurey":{"category__in":[3222,3237],"post__not_in":[505587],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

شورایی با بحران مشروعیت

آفات اعترافات

پای سیاست‌انقلابی در نعلین انقلاب‌فرهنگی

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

تداوم تطاول

چه با نمک

بترسید! بترسید! ما همه با هم هستیم

رهبر انقلاب: پیروزی دولت پزشکیان پیروزی ماست

راهِ بُردن و قانون راهبردی

بر خوانِ آقاخان

میرزا رضا در پنسیلوانیا

بخش‌های سایت

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما

هم‌یاری در انتشار تقریر

تازه‌ها

  • تداوم تطاول
  • چه با نمک
  • بترسید! بترسید! ما همه با هم هستیم
  • (بدون عنوان)
  • رهبر انقلاب: پیروزی دولت پزشکیان پیروزی ماست
  • راهِ بُردن و قانون راهبردی
  • بر خوانِ آقاخان
  • میرزا رضا در پنسیلوانیا

عناوین برجسته

اسرائیل اعتراضات روسیه اوکراین امریکا زنان فلسطین رئیسی هسته ای تحریم حجاب رهبری سینما انتخابات ترامپ

روزنامه آنلاین تقریر TAGHRIR.COMروزنامه آنلاین تقریر

Sapere aude
#