روزنامه آنلاین تقریرTAGHRIR.COM روزنامه آنلاین تقریر روزنامه آنلاین تقریر

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما

روزنامه آنلاین تقریرTAGHRIR.COM روزنامه آنلاین تقریر روزنامه آنلاین تقریر

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما
  • صفحه خانگی
  • >
  • دبستان
  • >
  • جیمی‌کراسی و جوکراسی در آزمون ایران‌شناسی

جیمی‌کراسی و جوکراسی در آزمون ایران‌شناسی

  • ژانویه 11, 2023

حدود ۲ سال پیش از وقوع انقلاب ۵۷ در ایران، محمدرضا پهلوی لحظه‌ای چشم از رقابت‌های انتخاباتی در امریکا برنمی‌داشت، و هرچه در توان داشت در راستای پیروزی جرالد فورد در آن انتخابات به کار گرفته بود. فورد، تنها فردی در تاریخ امریکا بود که بدون پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به کاخ سفید راه یافته بود، و با توجه به همین نکته، و البته رسواییِ تاریخی نیکسون در همین دوران، بسیاری بر این باور بودند که فرجام محتوم انتخابات ریاست جمهوری ۱۹۷۶ چیزی جز شکست اردوگاه جمهوری‌خواهان نخواهد بود. اما در آن سوی میدان، جیمی کارتر به عنوان نامزد حزب دموکرات در انتظار رقابت با فورد بود؛ همان کارتر که شاه ایران و اطرافیان‌اش، او را «عوام فریب‌تر از مصدق» و «مردکه بادام‌فروش» می‌دانستند، و در هراس بودند از این‌که با روی کار آمدن او، کابوس دوران کندی را دوباره در بیداری از سر بگذرانند. محمدرضا پهلوی خروج جمهوری‌خواهان از کاخ سفید را باعث سیاهیِ روزگار خود می‌دانست، و عاقبت نیز تاریخ این‌گونه رقم خورد که در دوران خروج جمهوری‌خواهان از کاخ سفید، او برای همیشه از شعاع پادشاهی خارج شد.

کارتر از همان دوران رقابت‌های انتخاباتی، حمایت نظامی و حقوق بشریِ جرالد فورد از شاه ایران را به باد انتقاد گرفته بود، و اردشیر زاهدی به عنوان سفیر ایران در امریکا، ضمن انتقال این موارد به شاه، بارها از خطر بازیِ کارتر با برگِ «حقوق بشر» صحبت کرده و از شاه شنیده بود که این‌ها بازی‌هایی برای کسب رأی بیشتر در انتخابات است.

جیمی کارتر با تکیه و تأکید بر ارتباط وثیق حقوق بشر با دموکراسیِ امریکایی گام در وادی انتخابات ۱۹۷۶ گذاشته بود و تأکید او بر این «ارتباط»، معنا و مبنایی جز این نداشت که با روی کار آمدن دموکرات‌ها، روابط امریکا با حکومت‌هایی که ناقض حقوق بشر و عاری از التزام به دموکراسی باشند، دچار مشکلات اساسی خواهد شد. شاه ایران اگرچه این دو اتهام اخیر را درباره حکومت خود صادق و وارد نمی‌دانست، اما در نهایت، نام خود را به عنوان یکی از مهم‌ترین قربانیان «جیمی کراسی» در تاریخ ثبت کرد.

اگرچه علیرغم پیروزی کارتر در آن انتخابات، شاه ایران گام در مسیر برقراری روابط مستحکم‌تری نسبت به گذشته با دولت دموکرات امریکا نهاد، و همین مورد سبب شد تا همان کارتر ، ایران را تحت رهبری محمدرضا پهلوی «جزیره ثبات» در منطقه بنامد، اما یک سال پس از همین حمایت تاریخی بود که در متن و بطن دولت امریکا خبر و اثری از تلاش‌های دولت آیزنهاور در حفظ حکومت پهلوی دیده نشد. بر این اساس، این نکته در حافظه‌ی تاریخی ایرانیان ثبت شد که دولت جمهوری‌خواهان در مرداد ۱۳۳۲ تاج و تخت را به پهلوی بازگرداند، و دولت دموکرات‌ها در بهمن ۱۳۵۷ مسئولیتی در راستای حفظ همان تاج و تخت نپذیرفت.

انقلاب ۵۷ در ایران بلافاصله با تأیید و حمایت آشکار دولت کارتر مواجه شد، در حالی که، اهالی کاخ سفید را گمان بر این بود که با روی کار آمدن امثال مهدی بازرگان در عرصه‌ی سیاست ایران، با حکومتی کاملا «ضدِ چپ» مواجه خواهند بود که بدل به پایگاه استوار دیگری در برابر اردوگاه «کمونیسم» در شوروی خواهد شد؛ اردوگاهی که هم در «چپ ستیزی»، و هم در رعایت موازین حقوق بشر، از حکومت پهلوی، گوی سبقت خواهد ربود. در حالی که حتی مواجهه‌ای سرپایی با آثار و افکار آیت الله خمینی از دهه ۴۰ به بعد، و تماشای دورنمایی از اردوگاه چپ ایرانی در آن دوران، کافی بود تا دولت امریکا دریابد که با برافتادن حکومت پهلوی، ایران در اختیار امریکاستیزترین نیروها در آن دوران قرار خواهد گرفت. اشغال سفارت امریکا، کمتر از یک‌سال پس از انقلاب۵۷ سیلیِ هولناک حقیقت بر سیمای کارتر بود.

اگر محمدرضا پهلوی هرچه در توان داشت برای خروج دمکرات‌ها از کاخ سفید به کار گرفته و در نهایت، کسب توفیق نکرده بود، انقلابیون ایرانی به رهبری آیت الله خمینی همان مشی شاه را در پیش گرفتند و در نهایت موفق به خروج دموکرات‌ها از کاخ سفید شدند. اتقلابیون ایران، گروگان‌های امریکایی را تا لحظه کسب پیروزی جمهوری‌خواهان در انتخابات امریکا، آزاد نکردند، تا دولت کارتر نیز به فرجام دولت بازرگان دچار شود.

دولت دمکرات‌ها بر این گمان بود که با انقلاب ۵۷، ایران «آزاد» خواهد شد، اما نه تنها گمان ایشان راه به وادی حقیقت نبرد بلکه با وقوع آن انقلاب، آن‌چه در ایران «آزاد» شد دشمنی تمام عیار با امریکا بود.

حدود ۲ دهه پس از تجربه‌ی تاریخی دولت کارتر، دولت دموکرات بیل کلینتون هم‌زمان با تحولات عمیق سیاسی در ایران، از فرصتی تاریخی در راستای تغییر آن نوع سیاست‌های مبتنی بر امریکاستیزی برخوردار بود. دولت محمد خاتمی در شرایطی با چراغ سبزی کم‌رنگ نسبت به تجدیدنظر در رابطه با امریکا، به قدرت رسیده بود که همان دولت دموکراتِ کلینتون با قانون «داماتو» ضربه‌ای به ایران وارد کرده بود که دولتِ جمهوری‌خواه ریگان نیز هرگز چنان نکرده بود. دموکرات‌ها از تحولات سیاسی مربوط به دوران ریاست جمهوری خاتمی نیز بهره‌ای در راستای بهبود روابط با ایران نبردند، و بار دیگر دموکرات‌ها کلید کاخ سفید را در حالی به جمهوری‌خواهان سپردند که بازار امریکاستیزی در ایران با چهره‌ای به نام محمود احمدی نژاد در آستانه‌ی رونقی دوباره قرار گرفته بود.

 با پایان نخستین دوره‌ی ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، جهان، او را به عنوان امریکاستیزترین رئیس‌جمهور تاریخ ایران می‌شناخت، و این در شرایطی بود که دمکرات‌ها با اوباما دولت امریکا را در اختیار داشتند. هم‌زمان با حمله‌ی پساانتخاباتیِ مخالفان احمدی‌نژاد در راستای براندازی دولتِ او، ایران بدل به صحنه‌ی بی‌بدیل اعتراضات خیابانی علیه حکومت شد، اما دولتِ دموکراتِ اوباما گام در وادی حمایت آشکار از مخالفان احمدی‌نژاد نگذاشت، بلکه، در همان دوران خبر رسید که رئیس‌جمهور امریکا در پشت‌پرده، نامه‌هایی در راستای طلب هم‌راهی با حکومت ایران به آیت الله خامنه‌ای ارسال کرده است.

 ۱۳ سال پس از آن دوران، بار دیگر اعتراضات خیابانی در ایران بر علیه حکومت در حالی به اوج رسید که باز هم دولتی دموکرات کلید کاخ سفید را در اختیار داشت. دولتی که بر خلاف دولتِ جمهوری‌خواهِ ترامپ، از ابتدا بر آن بود تا ضمن مخالفت با خروج جمهوری‌خواهان از «برجام»، به تجدید آن معاهده با ایران پردازد. کوشش در همین راستا، آن‌جا و آن‌گاه که با افزایش دامنه اعتراضات خیابانی در ایران همراه شد، تصویرهای عجیب و جالب توجه‌ای در قاب تاریخ حزب دموکرات‌ ثبت کرد که یکی از آن‌ها اعتراف اوباما به اشتباه خود در عدم حمایت از «جنبش سبز» بود، و دیگری، این وعده‌ی جو بایدن که «به زودی ایران را آزاد خواهیم کرد».

 اما چرا این وعده‌ی بایدن نیز چیزی جز از نوع و لون توهم کارتر در راستای «آزادی ایران» با سقوط حکومت پهلوی نیست؟ در این زمینه توجه به ۴نکته لازم است.

 ۱: «آزاد کردن ایران» مدعایی مطلقاً غیرسیاسی و خارج از موازین و معاییر معروف و مرسوم در عرصه‌ی سیاست جهانی است. به دیگر بیان، مدعای اخیر بایدن  مدعایی موسع و ابطال‌ناپذیر است که از آن، هم می‌توان براندازی نظام از طریق انقلابِ مردمی مراد کرد، و، هم حمله نظامی امریکا به ایران، و، هم همکاری دولت امریکا با نظام جمهوری اسلامی در راستای بهبود شرایط حقوق بشری در ایران.

۲: دولت امریکا طی کمتر از یک دهه‌ی اخیر، در راستای مدعای حفاظت و حراست از «حقوق بشر» و «دموکراسی»، حداقل با سه نمونه‌ی مشخص در جهان مواجه بود. نخست، موردِ سوریه، دوم، مورد ونزوئلا، سوم، مورد افغانستان. به دیده‌ی خبرت و عبرت بنگرید که در دو موردِ نخست، فرجام «آزاد کردن» سوریه و ونزوئلا چیزی نشد جز استحکام حکومت اسد و مادورو، و در موردِ سوم، فرجام همان مدعا چیزی نشد جز تقدیم افغانستان به طالبان.

۳: مسئولان و متولیان امور در نظام جمهوری اسلامی طی ۴ دهه خیر، سیاست‌های بسیار غلطی در رابطه با امریکا اتخاذ کرده‌اند، اما غلط‌تر از تمامی این سیاست‌ها، چشم امید دوختن ایرانیان به «آزادی ایران» از جانب دولت امریکاست.

 ۴: لب لباب سیاست‌ورزی در این‌گونه عرصه‌ها این است که ابزارهای دولت امریکا در راستای تغییر مشی نظام سیاسی حاکم در ایران متناسب با زمینه‌ی همان تغییرات باشد. به دیگر بیان، برای نمونه، اگر تغییر مورد نظر امریکا درباره سیاست‌های جمهوری اسلامی، تغییری در سیاست‌های برون مرزی این نظام است، ابزار امریکا می‌تواند نوعی داد و ستد با ایران در وجوه مبتنی بر روابط بین‌الملل باشد، و اگر تغییر مورد نظر درباره مواردی چون «حقوق بشر» و «دموکراسی» است، ابزار امریکا نمی‌تواند چیزی باشد که در عمل منجر به تشدید نفی مبانی «حقوق بشری» در جامعه ایران شود. در همین مورد اخیر، آیا برای اهل خبرت و عبرت، این نکته قابل تدبر و تأمل نیست که تقریباً تمامی مدافعان تحریم‌ها علیه ایران، ایرانیان خارج از کشور هستند. معنا و مبنای این مسئله این است که شهروندان ایرانی، این نوع ابزار امریکا در راستای هدف تغییر سیاست‌های جمهوری اسلامی را، بر علیه موازین حقوق بشری درباره خود می‌دانند. نهایتِ بلاهت این است که «مبارزان سیاسیِ» خارج‌نشین در مواجهه با این نوع موارد، بلافاصله فریاد سر می‌دهند که «نظام جمهوری اسلامی نیز بر علیه موازین حقوق بشری درباره شهروندان خود عمل می کند»، و پاسخ این است که البته این حکومت چنین می‌کند، اما این سیاست جایی و پایی در واقع‌گرایی مبتنی بر عقلانیت، و حتی از منظر کارکردگرایی ندارد که برای تهدید ناقضان حقوق بشر به تحدید حقوق همان بشر پردازیم.

سیاست امریکا در این‌گونه موارد درباره بسیاری از کشورها از جمله ایران، از منظر تناسب سیاسی میان ابزار و هدف و نتیجه، کاملاً غلط و بی‌اعتبار بوده است. و به همان نسبت که فرجام «جیمی کراسی»، تقدیم ایران به روحانیون و کمونیست‌ها بود، فرجام «جو کراسی» درباره ایران نیز چیزی جز از نوع و لون تبدیل افغانستان به طالبستان نخواهد بود.


  • اعتراضاتامریکابایدنکارتر

در همین زمینه

{"qurey":{"category__in":[3208,3202],"post__not_in":[504036],"posts_per_page":3,"ignore_sticky_posts":1,"orderby":"rand","post_type":"post"},"title":"\u0647\u0645\u0647","post_title":1,"between":"40px","layout":"grid","grid_layout":"grid_3","padding":{"left":"20","top":"20","right":"20","bottom":"20"},"ratio":"rd-ratio75","image_size":"medium","excerpt":"","alignment":"right","meta_layout":{"between":"between-2","layout":"layout-3"},"box_layout":"none","image_effect":"grow","caption_effect":"imghvr-fade","key":"related","post_type":"post","action":"reza_post_grid_3","post_status":"publish"}

طالبان: کسی که به «نوروز» اعتقاد داشته باشد از اسلام خارج است

کژروی کسروی

هاردِ هاروارد

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ها

{"number":"8","cats":"","orderby":"","post_title":1,"title":"\u0647\u0645\u0647","excerpt":"","excerpt_limit":"","title_limit":"","meta":{"meta_category":"","meta_author":"","meta_date":"","meta_view":"","meta_comments":""},"list_layout":"list_1","featured_layout":"featured_1","between":"40px","image_size":"full","ratio":"rd-ratio75","image_width":"40","box_layout":"boxed-details","caption_layout":"","key":"widget_blog_list","post_type":"post","action":"reza_post_list_1","post_status":"publish"}

تداوم تطاول

چه با نمک

بترسید! بترسید! ما همه با هم هستیم

رهبر انقلاب: پیروزی دولت پزشکیان پیروزی ماست

راهِ بُردن و قانون راهبردی

بر خوانِ آقاخان

میرزا رضا در پنسیلوانیا

بخش‌های سایت

  • صفحه نخست
  • فهرست
    • پـرونـده
    • دبستان
    • فرهنگ
    • سیاست
    • هنر
    • اقتصاد
    • تماشاخانه
    • بینشگاه
    • درآمد
    • وقایع اتفاقیه
    • هم‌یاری
  • تماس با ما
  • درباره ما

هم‌یاری در انتشار تقریر

تازه‌ها

  • تداوم تطاول
  • چه با نمک
  • بترسید! بترسید! ما همه با هم هستیم
  • (بدون عنوان)
  • رهبر انقلاب: پیروزی دولت پزشکیان پیروزی ماست
  • راهِ بُردن و قانون راهبردی
  • بر خوانِ آقاخان
  • میرزا رضا در پنسیلوانیا

عناوین برجسته

اسرائیل اعتراضات روسیه اوکراین امریکا زنان فلسطین رئیسی هسته ای تحریم حجاب رهبری سینما انتخابات ترامپ

روزنامه آنلاین تقریر TAGHRIR.COMروزنامه آنلاین تقریر

Sapere aude
#